25 عبارت انگلیسی مهم برای روانتر حرف زدن به زبان انگلیسی در محیط کار: آیا شما هم جزء آن دسته از زبانآموزانی هستید که برای محیط کار و انگلیسی صحبت کردن با همکاران، مشتریان یا در کنفرانسها و ایونتهای حرفهای و یا ارائه مطالب به زبان انگلیسی در دانشگاه به یادگیری زبان میپردازند؟ قطعاً در تمامی این شرایط انگلیسی حرف زدن به صورت روان و سلیس بسیار مفید خواهد بود. برای انگلیسی صحبت کردن در محیطهای کاری یا در شرایطی که تمایل دارید حرفهای به نظر برسید، باید با اصطلاحات خاص حرفهای آشنا شوید. در این مطلب 25 عبارت انگلیسی مورد استفاده در چنین شرایطی را به شما میآموزیم.
- On Topic/On Track و Off Topic/Off Track
تعریف: اولین دو کلمه یعنی On Topic/On Track به معنای متمرکز ماندن بر موضوع مورد بررسی و دومین دو کلمه به معنای عکس آن است.
مثال: “We want to stay on topic and discuss these phrases quickly, so that we don’t get off track!”
میخواهیم تمرکز خودمان را بر این موضوع حفظ کرده و این عبارتها را سریع توضیح بدهیم، پس از بحث خارج نمیشویم!
- Through the Roof
تعریف: تغییری بزرگ
مثال: “Our sales this month are through the roof!”
فروش این ماه ما تغییر چشمگیری داشته است.
- Train of Thought
تعریف: یک دنباله از افکار (رشتهی افکار)
مثال:
“My train of thought is that, to avoid customer refund requests, we should improve our customer service.”
رشته افکار من این است که برای پیشگیری از استرداد درخواستها توسط مشتریان، باید پشتیبانی از مشتری را تقویت کنیم.
- To Bank On
تعریف: حدس زدن یا تصور کردن عملی بودن چیزی.
مثال:
“I’m banking on a good return on investment on this marketing initiative.”
حدس میزنم این طرح بازاریابی بازگشت سرمایه خوبی داشته باشد.
- Brush Up On
تعریف: مرور.
مثال:
“Before you go to the meeting, you may want to brush up on the agenda.”
بهتر است پیش از رفتن به جلسه، دستور کار جلسه را مرور کنید.
- Bring to the Table
تعریف: سطح تجربه یا تخصصی که یک شخص میتواند ارائه کند.
مثال:
“He has worked in this field for 10 years. He definitely brings good work experience to the table.”
او 10 سال در این حوزه کار کرده است. قطعاً میتواند تجربه کار خیلی خوبی ارائه کند.
- To Table/To Shelve
تعریف: توقف یا تعویق
مثال:
“We’re getting off topic, so let’s table this conversation and revisit it next week. We might need to shelve that idea.”
داریم از بحث اصلی خارج میشویم پس بهتر است این مکالمه را تمام کرده و هفته بعد دوباره آن را بازبینی کنیم. شاید لازم باشد کلاً بررسی این ایده را متوقف کنیم.
- Off the Top of My Head
تعریف: بدون تحقیق یا آمادگی
مثال:
“Off the top of my head, I would say that 9 out of 10 people love Capsule academy site, but I don’t have the exact number.”
بدون تحقیق و بررسی حدس میزنم از هر 10 نفر 9 نفر عاشق سایت کپسول هستند اما از اعداد و آمار دقیق اطلاعی ندارم.
- Left Field/Out of Left Field
تعریف: رویدادی غیرمنتظره
مثال:
“When John got fired, it was totally out of left field.”
جان از کارش اخراج شد. این اتفاق کاملاً غیرمنتظره بود.
- Think Outside the Box
تعریف: تفکر خلاقانه
مثال:
“That marketing campaign is a standard and successful example, but thinking outside the box could lead to more innovative ads and new customers.”
این کمپین بازاریابی یک نمونه موفق و استاندارد است اما تفکر خلاقانه میتواند منجر به ایجاد تبلیغاتی خلاقانهتر و جذب مشتریان جدید شود.
- Bring Up to Speed
تعریف: خلاصه اجرایی یا یک بررسی سریع از یک موضوع
مثال:
“Before our meeting, could you bring me up to speed on how our associates are doing?”
قبل از شروع جلسه، میتوانید یک خلاصه سریع از عملکرد همکارانتان ارائه کنید؟
- To Touch Base
تعریف: برقراری تماس یا تماسی مجدد با شخصی که قبلاً میشناختید به صورت غیررسمی.
مثال:
“I need more information. Could we touch base on that topic next week?”
من به اطلاعات بیشتری نیاز دارم. میتوانید هفته بعد دوباره درباره این موضوع تماس بگیرید؟
- To Reach Out
تعریف: برقراری تماس با شخصی که قبلاً میشناختید یا نمیشناختید، همراه تلاش برای مطرح کردن پیشنهاد.
مثال:
“I’d like to reach out and ask for your advice on my new job offer.”
تمایل دارم که (با شما) تماس بگیرم و توصیههای شما درباره پیشنهاد شغلی جدیدم را بشنوم.
- In the Loop
تعریف:آگاه و مطلع بودن
مثال:
“Please keep me in the loop, I want to know what you find out.”
لطفاً من را در جریان قرار دهید. تمایل دارم در جریان یافتههای شما قرار داشته باشم.
- At the End of the Day
تعریف: در نهایت، یا در نتیجه مهم این است که ….
مثال:
“What really matters at the end of the day is that our business is turning a profit.”
آنچه که در نهایت مهم است این است که کسبوکار ما سوددهی داشته باشد.
- To Make Ends Meet
تعریف: سربهسر شدن
مثال:
“I’m making enough money to make ends meet, so I’m able to pay for my basic necessities.”
من درآمد کافی برای سربهسر شدن (مخارج و درآمد) را دارم بنابراین میتوانم نیازهای اولیه خودم را رفع کنم.
- On the Same Page
تعریف: شما و شخصی دیگر (یا یک گروه دیگر) با هم موافق هستید یا یکدیگر را درک میکنید.
مثال:
“Yes, we’re on the same page, so we can finish the deal soon.”
ما با هم توافق داریم پس میتوانیم به زودی قرارداد را ببندیم.
- Zero In On
تعریف: تمرکز بر یک موضوع بسیار خاص
مثال:
“Let’s zero in on our performance this month so that we can see where we need improvement.”
لطفاً بیایید این ماه بر عملکردمان متمرکز شویم تا بتوانیم تشخیص بدهیم چه بخشهایی نیاز به اصلاح دارند.
- Run (Something) By (Someone)
تعریف: پرسیدن
مثال:
“Before we change this presentation, let’s run it by our boss.”
لطفاً بیایید قبل از تغییر این ارائه، از رئیسمان سؤال بپرسیم.
- Sign Off On
تعریف: مجوز گرفتن
مثال:
“Before we change this presentation, let’s have our boss sign off on it.”
لطفاً بیایید قبل از تغییر این ارائه، از رئیسمان مجوز بگیریم.
- Put on the Back Burner
تعریف: به تعویق انداختن کاری به نحوی که تمرکز اصلی شما نباشد.
مثال:
“Let’s put this topic on the back burner until next month because we have more urgent matters.”
لطفاً اجازه بدهید این موضوع را به ماه بعد موکول کنیم چون در حال حاضر موضوعات فوریتری در دست داریم.
- Calling the Shots
تعریف: تصمیم گرفتن و جهتدهی
مثال:
“John is the boss, but Mary calls the shots. She’s actually in charge.”
جان رئیس ماست اما در اصل ماری تصمیمگیری میکند، در واقع او مسئول است.
- In a Nutshell
تعریف: به طور خلاصه
مثال:
“In a nutshell, the CEO told us we need to cut spending by a third this quarter.”
به طور خلاصه (مخلص کلام) مدیرعامل به ما گفت که باید این فصل هزینهها را به یک سوم کاهش دهیم.
- Off the Cuff
تعریف: بدون آمادگی قبلی و پیشاندیشی
مثال:
“My boss asked me some questions about the project off the cuff, and I wasn’t ready to answer them.”
رئیسم بدون اطلاع قبلی درباره پروژه از من سؤال پرسید و من آماده پاسخ دادن نبودم.
- To Wing It
تعریف: سؤال کردن یا پاسخ دادن به چیزی که آماده آن نبودید، بداهه گویی
مثال:
“I’m not really prepared to give a presentation today, but I’ll just wing it.”
امروز آماده ارائه نیستم اما به صورت بداهه اجرا میکنم.
از این عبارتها برای درک هر چه بهتر گفتههای خودتان در محیطهای کاری و حرفهای و صحبت کردن مثل یک انگلیسیزبان استفاده کنید. سایت کپسول زبان در تمامی مراحل یادگیری زبان انگلیسی همراه شما خواهد بود و یادگیری زبان انگلیسی را برای شما لذتبخش و آسان خواهد کرد. پس فرصت را از دست ندهید و همین امروز در سایت کپسول زبان ثبتنام کنید. اگر دوست دارید درباره نحوه عملکرد این سایت بسیار پرطرفدار آموزش آنلاین زبان انگلیسی در ایران بیشتر بدانید در ادامه این مقاله نیز همراه ما باشید.
مختصری درباره سایت کپسول…
برای اولین بار در حوزه آموزش زبان انگلیسی، روشی را ابداع کردهایم که در آن تمام محتوای آموزشی و درسها به لقمههای کوچک تقسیم شدهاند که باعث میشوند یادگیری این زبان شیرین راحتتر و سریعتر باشد.
آموزش لقمهای، روشی است که در آن مطالب و قواعد زبان انگلیسی به صورت لقمههای کوچک (دروس 3 تا 5 دقیقهای) برای زبانآموزان طراحی شدهاند تا بتوانند به راحتی مطالب را بیاموزند و به خاطر بسپارند. این تفکر در تمامی بخشهای آموزشی کپسول دیده میشود. همچون یک پرس غذا که میبایست برای خورده شدن به لقمههای کوچکتر تقسیم گردد، محتوای سنگین و گسترده زبان انگلیسی میبایست هوشمندانه، به اجزا کوچک تقسیم گردد تا قابل دریافت و یادگیری باشد. این همان روشی است که در متد آموزشی کپسول در تمامی مهارتهای ششگانه شامل: شنیدن، مکالمه، خواندن، نوشتن، واژگان و ساختار جملات به بهترین نحو انجام شده است. هر درس حاوی اطلاعات گوناگونی در قالب نوشته، عکس، فیلم و صوت میباشد و هر مطلب با سادهترین حالت ممکن توسط مدرسین باتجربه زبان انگلیسی برای شما زبانآموزان گرامی بیان میشود.
همراهی گام به گام و ارزیابی مستمر توسط مدرسین پشتیبان کپسول و نیز تستهای آنلاین در پایان هر ترم به شما این اطمینان را میدهد که تمامی مطالب هر ترم را به خوبی فرا گرفتهاید. ما به شما اطمینان میدهیم تا زمانی که همه محتوای دروس را نیاموختهاید و تائید مدرس پشتیبان خود را دریافت نکردهاید قادر نخواهید بود به ترم بعد ورود کنید.
تاکنون بیش از هزاران نفر به کمک کپسول و با رضایت کامل زبان انگلیسی را فرا گرفتهاند. پس با خیال راحت موبایلتان را در دست بگیرید و انگلیسی بیاموزید. ما به شما ضمانت میدهیم در صورت عدم رضایت شما در هر مرحله از زبانآموزی حتی در پایان دوره، پول شما را بازمیگردانیم. امیدواریم مقاله 25 عبارت انگلیسی مهم برای روانتر حرف زدن به زبان انگلیسی در محیط کار برای شما عزیزان مفید بوده باشد.