تفاوت دو کلمه مشابه
تفاوت EACH و EVERY: در نگاه اول each و every هر دو شبیه هم به نظر میرسند اما با بررسی مثالهای بیشتر متوجه میشویم که این دو واقعاً با هم تفاوت دارند!
گاهی اوقات میتوان از هر دوی این کلمات استفاده کرد و انتخاب آنها بیشتر به حس و حال جمله بستگی دارد تا ساختار زبان. برای مثال Each of you is special و Every one of you is special هر دو درست هستند اما حسی که با هر کدام ایجاد میشود، کمی متفاوت است.
در زبان انگلیسی معنا بیش از هر چیزی اهمیت دارد.
برای مثال “Each option has pros and cons.” (هر گزینه مزایا و معایبی دارد) درست است. همچنین، “Every option has pros and cons.”
حتی میتوان هر دوی آنها را با هم استفاده کرد: “Each and every one of you is important to me.” به این ترتیب تاکید بیشتری ایجاد میشود.
یک مثال تأکیدی دیگر “I’ve responded to each and every email.” است.
اما با بررسی سایر مثالها متوجه میشویم که این دو میتوانند متفاوت باشند. شما حتماً باید به مفهومی که به مخاطب منتقل میکنید و به شرایط توجه داشته باشید. قواعد گرامر، بدون در نظر گرفتن شرایط و زمینه نامفهوم هستند.
در چه مواقعی از Every استفاده کنیم؟
نکته 1: Every بیشتر بیانگر مفهوم گروه است و میتوان گاهی به جای آن از all استفاده کرد.
Every person here agrees یا everyone agrees (همه موافق هستند) که تأکیدی بر یک گروه جمعی دارد.
در چه مواقعی از Each استفاده کنیم.
نکته 2: Each بیشتر به افراد و اشخاص منحصربهفرد و خاص اشاره دارد.
برای مثال: Each one of you is special. (هر یک از شما، خاص (منحصربفرد) است)
Each روشی برای اشاره به هر یک از اعضای یک گروه به صورت یک شخص و فرد خاص است اما every گروه را به صورت یکسری عضو میبیند که همگی با هم یک موجودیت کلی محسوب میشوند.
میتوان از آنها فقط با اسامی قابل شمارش استفاده کرد و معمولاً با اسامی مفرد استفاده میشوند و قبل از اسم قرار میگیرند. در بسیاری موارد این دو به جای هم قابل استفاده هستند.
Each با اسامی و ضمیرهای جمع هم قابل استفاده است اما باید بعد از آن of قرار بگیرد. Every با اسامی جمع قابل استفاده نیست.
مثالها
فرض کنیم که قرار است درباره نقل مکان به میامی، نیویورک یا دالاس صحبت کنیم، میتوانیم بگوییم:
Each of the cities has pros and cons.
(هر یک از این شهرها مزایا و معایبی دارد)
اما اگر فقط دو شهر مد نظر ما بود، مثلاً میامی یا نیویورک، روش درستتر و متداولتر این بود که بگوییم:
Both of the cities have pros and cons.
Every میتواند نقاط مختلف در یک دنباله را بیان کند بخصوص در رابطه با دنباله زمانی. Each هم به همین صورت کار میکند اما کمتر استفاده میشود.
مثالها:
Every morning I drink coffee.
من هر روز صبح قهوه میخورم.
I call my mother each week.
من هر هفته با مادرم تماس میگیرم.
Each Sunday, I buy most of my food for the week.
من هر یکشنبه بیشترین غذای هفته را میخرم.
صحبت کردن درباره یک چیز
وقتی درباره یک چیز صحبت میکنیم میتوانیم از every یا each استفاده کنیم.
Every person needs to drink water.
هر فرد باید آب بنوشد.
Each person has a favorite beverage.
هر فرد یک نوشیدنی مورد علاقه دارد.
استفاده از Each و Every هنگام صحبت کردن درباره دو چیز
اما وقتی قرار است درباره دو آیتم صحبت کنید، every مناسب نیست. کلمه each (یا both) وقتی دو شی مورد بحث هستند استفاده میشود. مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
I’m wearing earrings in each ear.
من در هر گوشم گوشواره دارم (البته اینجا both مناسبتر است.)
یا
I’m wearing earrings in each of my ears.
I’m wearing earrings in both (of my) ears.
استفاده از Each و Every هنگام صحبت کردن درباره بیشتر از دو چیز
هنگام ارجاع به بیش از دو شی میتوان از each یا every استفاده کرد. این جملات را در نظر بگیرید:
I played each song on the album.
I played every song on the album.
توضیح بیشتر: everybody، everyone، someone و anyone مفرد هستند یا جمع؟
نکات و مثالهای بیشتر درباره اسامی ترکیبی گیجکننده
Everyone و Every one
میتوان ضمیر everyone را با everybody جایگزین کرد که از آن برای ارجاع به همه افراد در یک گروه استفاده میشود.
every one برای تاکید بیشتر بر هر فردی که عضو گروه است استفاده میشود و به معنای هر شخص است.
مثال:
I would like to thank every one of you who leaves a comment.
میخواهم از هر یک از شما که کامنت مینویسد، تشکر کنم.
I would like to thank everyone.
میخواهم از همه تشکر کنم.
پس از Every one حرف of قرار میگیرد.
Everyday و Every day
Everyday یک صفت است بنابراین اگر به دنبال توصیف یک اسم هستید از everyday استفاده کنید. every day معادل با each day است. اگر بتوانید each day را با every day جابجا کنید و باز هم مفهوم جمله حفظ شود، در این صورت احتمالاً هر دو حالت صحیح هستند.
برای مثال:
Everyday items I use every day include my iphone, my purse, my coffee maker and my sunglasses.
آیتمهای روزمرهای که هر روز استفاده میکنم شامل آیفون، کیف پول، قهوه ساز و عینکم هستند.
My everyday routine involves meditation, cooking, reading and work.
برنامه هر روز من (روزانه من) شامل مدیتیشن، آشپزی، مطالعه و کار است.
Everything و Every thing
همانطور که اشاره شد every thing دلالت بر چیزهایی مثل واحدها یا آیتمهای مجزا و منحصربفرد دارد اما everything همه آنها را به صورت یک واحد کلی در نظر میگیرد.
Every thing on this menu is bad for you.
هر چیزی که در این منو قرار دارد برای تو بد است.
Everything on this menu is bad for you.
همه آیتمهای این منو برای تو بد هستند.
از حدود سال 1850 استفاده از everything بیشتر به صورت یک کلمه بود و کمتر از every thing استفاده میشد مگر اینکه نیاز به تاکید بر هر آیتم خاص و منحصربفرد وجود داشته باشد.
Everytime و Every time
Every time همیشه به صورت دو کلمه استفاده میشود و هیچوقت این دو با هم ترکیب نمیشوند.
کاربردهای عامیانه
در ادامه کاربردهایی عامیانه از each و every را مشاهده میکنید.
To each his own
این یعنی هر شخصی نظر خاص خود را دارد.
من به شخصه از I am wearing earrings in each ear استفاده نمیکنم چون برای من عجیب و ناملموس است و به جای آن از I’m wearing earrings in both ears. یا I am wearing DIFFERENT earrings in each ear. استفاده میکنم.
ما نمیگوییم که each man has the right to decide his own destiny (هر آدم حق تصمیمگیری برای سرنوشتش را دارد) و از every استفاده میکنیم. اگر در گوگل هم each man…. را جستجو کنید به صورت خودکار به every man هدایت خواهید شد.
Every man for himself!
این اصطلاح یعنی هر کس مسئول خودش است.
********
خب امیدوارم درس امروز رو دوست داشته باشید و براتون مفید بوده باشه. از اینکه در بخش نظرات سؤالات خودتون رو بپرسید و با ما در ارتباط باشید بسیار خوشحال میشویم. با سایت کپسول، زبان را خیلی راحت و کاربردی بیاموزید و از یادگیری این زبان شیرین جهانی لذت ببرید. اگر دوست دارید با نحوه عملکرد سایت کپسول زبان بیشتر آشنا شوید در ادامه این مقاله نیز ما را همراهی کنید.
مختصری درباره سایت کپسول…
برای اولین بار در حوزه آموزش زبان انگلیسی، روشی را ابداع کردهایم که در آن تمام محتوای آموزشی و درسها به لقمههای کوچک تقسیم شدهاند که باعث میشوند یادگیری این زبان شیرین راحتتر و سریعتر باشد.
آموزش لقمهای، روشی است که در آن مطالب و قواعد زبان انگلیسی به صورت لقمههای کوچک (دروس 3 تا 5 دقیقهای) برای زبانآموزان طراحی شدهاند تا بتوانند به راحتی مطالب را بیاموزند و به خاطر بسپارند. این تفکر در تمامی بخشهای آموزشی کپسول دیده میشود. همچون یک پرس غذا که میبایست برای خورده شدن به لقمههای کوچکتر تقسیم گردد، محتوای سنگین و گسترده زبان انگلیسی میبایست هوشمندانه، به اجزا کوچک تقسیم گردد تا قابل دریافت و یادگیری باشد. این همان روشی است که در متد آموزشی کپسول در تمامی مهارتهای ششگانه شامل: شنیدن، مکالمه، خواندن، نوشتن، واژگان و ساختار جملات به بهترین نحو انجام شده است. هر درس حاوی اطلاعات گوناگونی در قالب نوشته، عکس، فیلم و صوت میباشد و هر مطلب با سادهترین حالت ممکن توسط مدرسین باتجربه زبان انگلیسی برای شما زبانآموزان گرامی بیان میشود.
همراهی گام به گام و ارزیابی مستمر توسط مدرسین پشتیبان کپسول و نیز تستهای آنلاین در پایان هر ترم به شما این اطمینان را میدهد که تمامی مطالب هر ترم را به خوبی فرا گرفتهاید. ما به شما اطمینان میدهیم تا زمانی که همه محتوای دروس را نیاموختهاید و تائید مدرس پشتیبان خود را دریافت نکردهاید قادر نخواهید بود به ترم بعد ورود کنید.
تاکنون بیش از هزاران نفر به کمک کپسول و با رضایت کامل زبان انگلیسی را فرا گرفتهاند. پس با خیال راحت موبایلتان را در دست بگیرید و انگلیسی بیاموزید. ما به شما ضمانت میدهیم در صورت عدم رضایت شما در هر مرحله از زبانآموزی حتی در پایان دوره، پول شما را بازمیگردانیم.